کنار جوی بشین و گذر عمر ببین.

پارسال این موقع سرباز بودم.چقدر زود گذشت اون روزها.دل تو دلمون نبود واسه مرخصی.

هرکسی یه چیزی میگفت بازار شایعه داغ بود.

12روز بهمون مرخصی دادن و اومدیم خونه ولی ناراحت از اینکه بالاخره باید برگردیم.

هیچوقت تو عمر انقدر گذر سریع زمان رو حس نکرده بودم.

الان که فکر میکنم میبینم خیلی زمان داره سریع میگذره و متاسفانه نمیتونیم یا نمیتونم ازش استفاده بهینه رو ببرم.

الان این متن رو مینویسم و یه چشم بهم میزنم سال دیگه همین موقع حسرت این روز هارو میخورم.

سال 97کلی لحظه های تلخ و شیرین داشت اما واسه من لحظه های تلخش بیشتر بود.

امیدوارم سال 98سال بهتری باشه و گشایش هایی تو زندگیمون اتفاق بیوفته.

دوستتون دارم♥

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پورتال موسیقــــــــــــــــــــی جــــــــــــــنـــــــــوبـــــــــ ایران_‎جنوب موزیک‎ ‎ < WwW.JenobMusic.ir > شرکت صنایع غذایی مینو شرق فقط من خبري youmovies ويلا شمال بهترین شعر-عکس-داستان و رمان عاشقانه فروشگاه آراسته اینتکس (انواع وسایل تفریحی و کمپی و ابزارآلات صنعتی) John حرف هايي از زبان منطق و احساس villa elevator - xiweielevator.com